معنی حق ریشه در عرف و قانون
معنی حق ریشه در عرف
حق ریشه در عرف به معنای حقی است که برای کشاورزان و زارعان به رسمیت شناخته شده است، که در نتیجه کار و زحمات آنها در زمینهای کشاورزی ایجاد میشود. این حق به عنوان جبران خدمات و تلاشهای کشاورز به او تعلق میگیرد، و معمولاً پس از پایان مدت اجاره زمین یا قرارداد، به کشاورز پرداخت میشود.
اگرچه این نوع حق در منابع فقهی و شرعی به طور مستقیم مورد اشاره قرار نگرفته است، اما به دلیل اینکه در عرف و سنت جوامع کشاورزی رواج داشته، به عنوان یک حق قانونی شناخته شده و قانون آن را به رسمیت میشناسد. این حق تحت عناوین مختلفی مانند دست رنج رعیتی، دستارم، حق آب و گل، حق کارافه، و حق زارعانه نیز شناخته میشود. همه این عناوین به یک نوع حق مالی اشاره دارند که ناشی از کار و زحمات کشاورز بر روی زمین است.
معنی حق ریشه در قانون
حق ریشه در قانون به حقوقی اشاره دارد که برای کشاورزان به رسمیت شناخته شده و به عنوان جبران زحمات و تلاشهای آنها برای آباد کردن زمین در نظر گرفته میشود. این حق شامل موارد زیر است:
- حق ریشه: هزینههایی که کشاورز برای بهبود و بهرهبرداری از زمین متحمل شده است.
- بهای شخم و کود: هزینههایی که کشاورز برای آمادهسازی و باروری زمین انجام داده است.
- ارزش زحمات: ارزشی که زارع از طریق زحمات و کارهایش برای آباد کردن زمین ایجاد کرده است.
تعاریف قانونی:
- تصویبنامه ۱۸/۱۱/۱۳۴۱: هیأت وزیران در این تصویبنامه حق زارعانه را به عنوان مجموعهای از حق ریشه، بهای شخم و کود و ارزش زحمات تعریف کرده است.
- آییننامه اجرایی ۱۳۴۳: در تبصره ۱ ماده ۱ این آییننامه، حقوق زارعین شامل حق ریشه، بهای شخم و کود و ارزش زحماتی که برای آباد کردن زمین متحمل شدهاند، معادل یک دوم معدل سالیانه درآمد سه سال اخیر زارع تعریف شده است.
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه:
- نظریه مشورتی شماره ۱۹۰۰/۷ – ۱۳۹۲/۱۰/۱: حق ریشه در عرف مترادف با حقوق زارعانه بوده و شامل زحماتی است که زارع برای عمران و آبادی و بهرهبرداری بهتر از اراضی زراعی متحمل شده است. این حق شامل آثار مادی این زحمات میشود.
این تعاریف قانونی نشان میدهند که حق ریشه به عنوان یک حق مالی و قانونی برای کشاورزان به رسمیت شناخته شده و به عنوان جبران تلاشها و هزینههایی که برای بهبود و آباد کردن زمین انجام دادهاند، پرداخت میشود.
شرایط ایجاد حق ریشه
شرایط ایجاد حق ریشه در زمینهای کشاورزی به موارد زیر بستگی دارد:
- زمین مزروعی باشد:
- حق ریشه مخصوص زمینهای زیر کشت است و شامل زمینهای تجاری، مسکونی، یا سایر انواع زمینها نمیشود. بند ۱۱ ماده یک قانون اصلاحی قانون اصلاحات ارضی نوع زمین در روابط مالک و زارع را مشخص کرده و تأکید دارد که زمین باید برای یک یا چند نوع از امور کشاورزی مورد استفاده قرار گیرد.
- انجام عمل زارعانه:
- زارع باید کارهایی را انجام دهد که به او حق دریافت ما به ازای زحماتش را بدهد. این شامل فعالیتهای کشاورزی مستمر و موثر برای بهبود و آبادانی زمین است.
- به تصرف دادن زمین مزروعی:
- مالک باید زمین مزروعی خود را به زارع تحویل دهد و وجود قرارداد بین مالک و زارع ضروری است. این قرارداد میتواند شامل عقد مزارعه یا عقد اجاره باشد. همچنین اذن مالک برای انجام فعالیتهای زراعی شرط است. در صورتی که شخص بدون اجازه و اذن مالک فعالیتی در زمین انجام دهد، حق زارعانه به او تعلق نمیگیرد و نمیتواند چنین حقی را مطالبه کند.
- استمرار عمل:
- فعالیتهای زارع باید مستمر و پایدار باشند و نباید موقتی یا کوتاهمدت باشند. استمرار در عمل کشاورزی نشانهای از تعهد و تلاش زارع برای بهبود و آبادانی زمین است.
سایر موارد:
- اراضی بایر، اراضی موات، مراتع و جنگلها:
- چنانچه شخصی در یکی از این اراضی فعالیت کشاورزی انجام داده و موجبات احیا و آبادانی زمین را فراهم کند، میتواند از نهاد دولتی مربوطه حق ریشه خود را مطالبه کند. این موارد نیز باید با رعایت شرایط فوقالذکر باشند.
با توجه به این شرایط، میتوان گفت که حق ریشه بر اساس تلاشها و فعالیتهای مستمر و موثر زارع در زمینهای کشاورزی و بر پایه قرارداد و اذن مالک به رسمیت شناخته میشود.