بيع مال آینده یعنی چه؟
فهرست مقالات

تعریف بيع مال آینده

بيع مال آینده، بیعی است که مبیع آن در تاریخ وقوع عقد وجود ندارد؛ اما بايع تعهد می کند که بعدا آن را فراهم کند و سر موعد تحویل دهد؛ مانند نجاری که یک دست مبل می فروشد که دوماهه تحویل بدهد. این مبل ها باید در آینده ساخته شود و تاریخ تشخص مبیع بعد از بیع است (جعفری لنگرودی، ۱۳۷۸).

در بیع مال آینده یا به تعبیری بيع آيندان است، برای مثال، ممکن است زارعی تعهد کند صدمن گندم سال جاری مزرعه معینی را در برابر مبلغ معین به مشتری منتقل نماید. در این مورد نیز تاریخ تشخص پس از تاریخ بیع است

با توجه به مباحث مطرح در نظام های حقوقی مختلف مبیع آینده غالبا یا بعدا تولید و ساخته می شود و یا نظیر محصولات کشاورزی کشت و رشد و نمو می یابد. در برخی نظامها معامله ی پشم گوسفند که بعد، رشد و نمو می یابد و یا شیر گاوهای متعلق به بایع که در آینده فراهم می گردد نیز تحت عنوان بیع مال آینده مطرح شده است.

از طرفی در بيع مال آینده گاه کالای مورد معامله، کالایی است که به محض به وجود آمدن مختص آن معامله است و مبیع حالت سفارش شخصی و معین دارد و امکان تعیین و تخصیص آن برای اشخاص دیگر منتفی است و با ایجاد کالا موضوع بيع مال آینده معین و مشخص می گردد (مانند بیع دستگاهی با مشخصات خاص و منحصر به فرد). گاه نیز مورد معامله در آینده کامل می شود، اما صورت نوعیه ی اولیه آن یا بخشی از صورت نوعيه اولیه آن در حین عقد وجود دارد. (مثل بيع محصولات یک مزرعه یا باغ خاصی که بعد از بدو صلاح و حاصل نما شدن موضوع معامله قرار می گیرد). گاهی مال آینده حالت کلی دارد و در عین حال در آینده ایجاد می گردد و چیزی به عنوان مبیع در زمان عقد اختصاص به بیع نمی یابد، در نتیجه باید بخشی از کالای کلی آینده بعدا برای معامله مال آینده تعیین گردد.

هم چنین کالای آینده شامل کالایی است که موجود است اما هنوز مال فروشنده نیست (و غالبا به صورت کلی در ذمه که در زمان عقد در ملکیت دیگران موجود است مورد معامله قرار می گیرد و در هر حال کالای آینده کالای معین نیست در توجیه قسمت اخیر (کالای آینده ای که موجود است) می توان گفت که از این نظر ” آینده محسوب شده است که در آینده معین می گردد و نظر به وجود مال در زمان عقد نیست. در نتیجه تعریف بيع مال آینده در این نظام حقوقی متفاوت و قلمروی شمول آن (با تداخل مفهوم غیر معین بودن با مفهوم کالای آینده) دگرگون می شود. هم چنین مال آینده شامل کالایی خواهد شد که موجود است ولی هنوز ملک فروشنده نیست (جعفری لنگرودی، ۱۳۷۸).

در حقوق مصر بيع مال آینده تحت عنوان بيع الأشياء المستقبله بحث شده است. اراده ی متعاقدین می تواند به وقوع بیع، نسبت به شئی که بعدا به وجود می آید و ایجاد آن در آینده ممکن است؛ تعلق گیرد. نص ماده ی 131/1 ق. مدنی مصر در خصوص جواز آن چنین است:” جایز است که محل التزام (موضوع تعهد)، شئی آینده باشد. ماده ی 188/2 ق موجبات (تعهدات) و عقود لبنان نیز مقرر می دارد: “جایز است که موضوع عقد شئی آینده باشد. این نصوص متضمن قاعده ی عامی در جواز بيع اشیاء آینده است. از مثال های بیع اشیای آینده در حقوق مصر به بیع صنعتگری در خصوص مقدار معینی از محصولات او قبل از این که شروع به ساخت کند و بیع محصول قبل از ظهور آن یا حتی قبل از زرع آن و هم چنین بیع منزل قبل از بنای آن اشاره کرده اند

مفهوم بیع مال آینده و اعتبار آن:

در حقوق ایران بیع مال آینده در آثار و تألیفات هیچ­یک از حقوقدانان به طور مستقل مورد بحث قرار نگرفته و تعریفی از آن ارائه نشده است. این امر به این مسأله باز می گردد که اساساً، حقوقدانان ایرانی به دلیل برداشتی که از ماده 361 ق. م. داشته اند، این بیع را صحیح ندانسته و خود را به کلی فارغ از بحث راجع به آن دانسته اند. لذا بدون آن که وارد بحث از ماهیت این بیع گردند و تعریفی از آن ارائه دهند از همان ابتدا حکم به بطلان بیعی که در آن مبیع در لحظه انعقاد عقد وجود ندارد، داده اند. این در حالی است که بررسی احکام این بیع، شناسایی دقیق مفهوم آن را مطالبه می نماید.

چنین امری مستلزم آن است که ابتدا این عقد به طور کامل تعریف شود و سپس جهت تبیین هر چه بیشتر مفهوم آن و جلوگیری از ورود دیگر عناوین و قراردادهای حقوقی در آن، معامله مزبور با قراردادهای مشابه نظیر مقاطعه کاری، اجاره اعیان و جعاله نیز مقایسه گردد. ارائه مفهومی دقیق از این بیع و تفکیک آن از عقد احتمالی قضاوت راجع به اعتبار آن را آسان تر می نماید؛ زیرا در بیع احتمالی طرفین بدون در نظر گرفتن احتمال وجود و یا عدم وجود مبیع در آینده مبادرت به انعقاد عقد می نمایند، در صورتی که در بیع مال آینده بنای طرفین بر این است که تنها در فرض ایجاد مبیع در آینده عقد میان آنها پایدار مانده و اثر خود را محقق و منجر به انتقال مالکیت گردد.

اساسی ترین مسأله ای که در حقوق ایران در خصوص بیع مال آینده مطرح است، بررسی اعتبار آن از منظر قانون مدنی و فقه امامیه می باشد. آنچه از ظاهر ماده 361 ق. م. برمی­آید آن است که این بیع به علت عدم وجود مبیع در لحظه انعقاد عقد باطل است، اما تأمل بیشتر در عبارات این ماده و به ویژه رجوع به مبانی قانون مدنی و اصول و قواعد تفسیر، معنای دیگری از این ماده را فراروی ما می نهد که با اوضاع و احوال جوامع امروز سازگارتر می باشد و نیازهای عصر حاضر را به گونه ای منطقی تر پاسخ می گوید.

 

 

تعریف بیع استصناع

استصناع عبارت است از توافق سفارش دهنده با صنعتگر برای ساختن کالایی معین مانند میز و لباس در این توافقنامه، تهیه مواد اولیه و عملیات ساخت کالا بر عهده سازنده است. مسأله استصناع جز به اختصار در کلمات تعداد اندکی از قدما، مطرح نشده است. از این رو، روشن نیست که ماهیت آن از منظر فقها عقد است یا چیزی دیگر و در صورت عقد بودن، صحیح است یا باطل و در فرض صحت، لازم است یا جایز و در فرض لزوم، بیع است یا اجاره؟

 

تعریف بيع اثمار

در حقوق انگلیس انتقال مالکیت کالای آینده مشمول حکم بند ۱ قاعده ی ۵ ماده ی ۱۸ قانون بیع کالا مصوب ۱۹۷۹ است که مقرر می دارد:

جایی که یک قرارداد بیع کالای غیر معین یا مال آینده از طریق توصیف منعقد می شود و کالا با آن اوصاف و در وضعیت قابل تحویل به طور غیر مشروط- بدون آنکه انتقال مالکیت آن معلق بر امری شود- به قرارداد اختصاص می یابد؛ خواه از جانب فروشنده با رضایت خریدار یا از سوی خریدار با رضایت فروشنده بلافاصله مالکیت کالا به خریدار منتقل می شود و این رضایت ممکن است صریح یا ضمنی باشد و ممکن است قبل یا بعد از عمل تخصیص کالا داده شود.

رزرو مشاوره