اثبات نسب خويشاوندي
منظور از خویشاوندان، اقربای نسبی به غیر از والدین ـ فرزندان است یعنی رابطه نسبی پدربزرگ و مادربزرگ با نوه ها، رابطه نسبی برادر و خواهرها و رابطه نسبی اعمام و اخوال با خواهرزاده و برادرزاده است .
ضمن این که رابطه جد پدری با نوه، حق ولایت و درمواردی حضانت را نیز به همراه دارد. این در حالی است که رابطه نسبی طبقه دوم و سوم از جهت ارث و در مواردی قیومیت و حضانت حائز اهمیت است.
برای مثال ،فردی مدعی می شود کودک بی سرپرستی که در سازمان بهزیستی نگهداری می شود، نوه وی است، یا افرادی در پی نوه گمشده خود بعد از فوت پدر و مادر وی در یك سانحه یا حادثه قهری در جراید آگهی کنند و به دنبال آن، فردی مدعی شود که همان فرد مذکور است ، یا مردی قبل از تولد فرزندش فوت کند و همسر وی بعد از وضع حمل به نکاح دیگری در آمده باشد و شوهر دوم زن ،طفل را با اقرار به نسب، به عنوان فرزند خود بپذیرد و شناسنامه اخذ کند، حال فردی مدعی شود که پدربزرگ ابی او (پدر فرد متوفی) است و در صدد اثبات رابطه نسبی خود با طفل بر آید تا علاوه بر حق ولایت، حق حضانت یا لااقل حق ملاقات داشته باشد.
چنانچه در مثال های فوق، کودک به سن بلوغ رسیده باشد و دعوا از سوی او مطرح گردد، مانند قسمت قبل باید این رابطه به اثبات برسد .اگر دعوا با اقرار به نسب به اثبات برسد ،احراز حصول شرایط اقرار به نسب خویشاوندی بر عهده قاضی است .
اقرار به نسب خویشاوندی در حق فرد یا افرادی مؤثر است که صرفاً اقرار به این امر کرده باشند، در حالی که اگر دعوا با سایر ادله و مدارک به اثبات برسد، رابطه نسبی احراز شده بر سایران(مثلاً فرزندان اجداد)نیز مؤثر خواهد بود.
اما در مورد این که آیا می توان در صورت لزوم از آزمایش DNA در اثبات این رابطه استفاده کرد یا خیر، باید بیان داشت که شباهت ژنتیکی پدر بزرگ و مادربزرگ با اولاد اولاد صرفاً 25% است یعنی این دو 75% از نظر ژنتیکی با هم تفاوت دارند.
به همین دلیل، هر چند امکان انجام آزمایش وجود دارد، به سختی می توان به نتیجه ای رسید. به نظر هم نمی رسد که پزشکی قانونی در وضعیت کنونی اقدام به چنین آزمایش هایی نماید. بنابراین، باید اثبات دعوای رابطه نسبی بین اولاد اولاد و اجداد را با سایر ادله و قراین به نتیجه رساند.
یکی دیگر از مهم ترین و در عین حال شایع ترین نوع دعاوی اثبات رابطه خویشاوندی ،اثبات رابطه خواهرـ برادری است. خواهان مدعی است که با فرد متوفایی، رابطه پدرـ فرزندی یا مادرـ فرزندی دارد بنابراین علیه وراث متوفی(فرزندان متوفی) طرح دعوا کرده است؛ زیرا در صورت فوت پدر ،مدعی مکلف به اثبات نسب بین خود با مادر و خواهران و برادران از طریق محاکم دادگستری است.
غالب این دعاوی جنبه تکمیل یا تصحیح شناسنامه ای دارد که با اقرار خواندگان و شهادت شهود خاتمه می یابد. در مواردی نیز خواهان مدعی است که خواهر یا برادر فرد متوفایی که فاقد وراث طبقه اول است، ـ هرچند که ممکن است افراد دیگری در طبقه دوم وجود داشته باشند و درصدد اثبات رابطه خواهرـ برادری با متوفی برمی آید.
در هر حال، اثبات این نوع رابطه خویشاوندی نیز با دلایلی همچون اقرار خواندگان، شهادت شهود، اقرار متوفی در زمان حیات و … ممکن است .در خصوص استفاده از آزمایش ژنتیکی بین خواهر و برادران ابوینی ،نیز باید اشاره کرد که شباهت آن ها از نظر ژنتیکی 51% است.
به اند ازه شباهت ژنتیکی والدین با فرزندان ـ بنابراین در صورت نیاز(با توجه به نوع دعوا و ادله موجود در آن و موافقت قاضی) می توان به عنوان اماره قضایی به آن استناد کرد و این بسته به نظر قاضی دارد زیرا در صورتی که از این آزمایش برای وی علم حاصل گردد، معتبر خواهد بود.
نوع دیگر اثبات رابطه خویشاوندی، خویشاوندی بین عمه، عمو، دایی و خاله با برادرزاده یا خواهرزاده است . برای مثال، خواهان مدعی است که با فرد متوفایی، رابطه نسبی پدرـ فرزندی یا مادرـ فرزندی دارد و چون خویشاوندان متوفی در حال حاضر شامل اقارب طبقه دوم(صرفا خواهر و برادرها) است ، علیه آن ها طرح دعوا کرده، مدعی است که خواهرزاده یا برادرزاده خواندگان است و خواندگان عمه،عمو یا خاله یا دایی وی هستند تا از اثبات این امر ،رابطه نسبی خواهان با متوفی به عنوان پدرـ فرزندی یا مادرـ فرزندی ثابت گردد.
در موارد دیگری ممکن است خواهان مدعی رابطه خویشاوندی با فرد متوفایی که وارث طبقه اول و درجه اول طبقه دوم ندارد، بنماید و خود را برادرزاده یا خواهرزاده او معرفی کند یا بالعکس(فردی مدعی باشد که از اقربای طبقه سوم متوفایی که خویشاوند طبقه اول و دوم ندارد، است و خود را عمه،خاله یا دایی و عموی او معرفی کند).
این نوع رابطه نسبی با ادله اثبات دعوا ثابت می شود. در خصوص استفاده از آزمایش ژنتیکی DNA در این نوع دعاوی باید متذکر شد که شباهت ژنتیکی عمو و عمه یا دایی و خاله با برادرزاده یا خواهرزاده5/02% است و این در حالی است که آنها با پدر یا مادر وی، خواهر و برادر ابوینی بوده باشند. در همین فرض، اگر آنها رابطه ناتنی(ابی یا امی)داشته باشند، صرفاً 6 % از لحاظ ساختار ژنتیکی با هم شباهت دارند.
بنابراین، هرچند استفاده از آزمایش ژنتیکی DNA برای تعیین این که آیا بین آنها رابطه خویشاوندی(مثلاً عمو و برادر زاده) وجود دارد یا خیر، امکان پذیراست ، اما به دلیل شباهت ژنتیکی بسیار کم، عملاً استفاده از این روش مشکل خواهد بود.
دعاوي اثبات رابطه طبي اي ـ خوني
این دعوا از اقسام دعاوی نسب به شمار نمی آید اما به دلیل این که در احراز این رابطه خونی نیز از آزمایش های ژنتیکی استفاده می شود و برخی از آثار نسب نیز بر پدر عرفی بار می شود، مناسب است در این قسمت به آن اشاره شود. این دعوا تحت عنوان«الزام خوانده به اخذ شناسنامه و پرداخت نفقه» مطرح می گردد چون اثبات نسب ظهور در نسب شرعی و قانونی دارد .
خواهان این نوع دعوا، خانمی است که ادعا می کند بین او و خوانده رابطه نامشروعی صورت گرفته و حاصل آن طفلی است که جهت اخذ شناسنامه و نفقه وی، طرح دعوای حقوقی کرده است. البته رسیدگی به چنین خواسته ای منوط به رسیدگی قبلی دادگاه جزایی و احراز رابطه نامشروع بین خواهان و خوانده است .
طبق رأی وحدت پدر عرفی طفل کلیه تکالیف مربوط به آن، از جمله اخذ شناسنامه و نفقه را بر عهده دارد، این رأی در پی بررسی و طرح دو پرونده از دادگاه عمومی سیرجان، که در هر دو به آزمایش های ژنتیکی انجام گرفته جهت احراز رابطه خونی ـ طبیعی طفل و پدر فرضی استناد شده بود، صادر گردید.
در چنین پرونده هایی مشاهده می شود که به جهت تشخیص رابطه خونی بین طفل و پدر فرضی، آزمایش ژنتیکی توسط پزشکی قانونی به عمل آمده است و نتیجه آزمایش ها نیز مورد توجه قضات قرار گرفته و در متن رأی به آن استناد شده است. البته قراین موجود در پرونده ها ـ به ویژه احراز رابطه نامشروع در دادگاه کیفری ـ بر اعتبار آزمایش مؤثر بوده است.
باید توجه داشت که در این گونه موارد اثبات نسب صورت نمی گیرد و تنها اثبات رابطه عرفی(خونی) است. در استفتایی از مراجع تقلید سؤال شده است که«آیا اثبات نسب کودکی که از مادری متولد شده، به مردی که همسر این زن نیست و اقرار به زنا هم ندارد و منکر وجود این انتساب می باشد، صرفاً به استناد آزمایش های پزشکی( مانند DNA)ممکن است؟
در صورتی که برای قاضی از این طریق علم، اطمینان و یا ظن قوی به رابطه ابوت و بنوت حاصل شود، آیا می تواند حکم به وجود نسبت کند؟
آیات عظام محمدتقی بهجت و ناصر مکارم شیرازی بر این نظرند که این آزمایش ها حجیت ندارند و برای قاضی نیز از این طریق علم حاصل نمی گردد زیرا علم بنایی و مبنایی است نه آن که خودش حاصل شود. آیات عظام محمد فاضل لنکرانی، لطف الله صافی گلپایگانی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، سیدعلی خامنه ای و حسین نوری همدانی معتقدند که این آزمایش ها فی نفسه حجیت شرعی ندارند مگر این که از این طریق برای قاضی علم حاصل شود.
البته تمامی فقهای مذکور بر این امر اتفاق نظر دارند که براساس این آزمایش ها نمی توان متهم را حد یا تعزیر کرد. این آزمایش ها اثبات نسب نمی کند. بلکه صرفاً اثبات رابطه خونی بین طفل و متهم می کند ضمن این که غالباً در چنین دعاوی، محتویات پرونده همراه با آزمایش های ژنتیك جمعاً قرینه ای بر وجود رابطه خونی دارد.
بنابراین در دعاوی که سؤال از وجود رابطه خونی باشد، آزمایش ژنتیك این رابطه را می تواند اثبات کند اعمّ از این که خود ایجاد علم کند یا این که برای قاضی با توجه به سایر قراین و شواهد، علم به وجود رابطه خونی حاصل شود. امّّا در مواردی که سؤال از وجود نسب باشد، نتیجه آزمایش ژنتیك مستقلاً چیزی را اثبات نمی کند .